مهندس سید ابوالفضل سجادی

از یک موجود فناناپذیر، نادان، شکاک، مطلبی بباموزیم

مهندس سید ابوالفضل سجادی

از یک موجود فناناپذیر، نادان، شکاک، مطلبی بباموزیم

مهندس سید ابوالفضل سجادی

درست میشه ، خیالت راحت
تا خدا هست ، زندگی باید کرد ...

۲۲ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

۲۹اسفند

فکرشو نمیکردم یک روز با این تیتر مطالب بنویسم!  «تنهایی».

سه کلمه مینویسم که خودم یادم باشه 

باد و خنده و نماز 

 

اما راحت بگم بهتون، حتما تابحال شرایط و لحظاتی بوده که حس کردید حتی مادرتون هم رهاتون کرد، تنهاتون گذاشت و...

میخوام بگم همه حتی همسر و مادر هم در شرایطی می‌بینید که چه راحت شما رو نمی‌بینند. 

این عالیه البته. 

چون یادمون میمونه که جز خدا، رضایت هرکسی برامون مهم باشه، باختمون قطعیه 

ابوالفضل سجادی
۳۰آبان

یکی هست که عاشقشم و عاشقمه

حس میکنم این عشق میتونه کمک کنه تا عاشقی رو یاد بگیرم

میخوام عاشقی کردن رو بهش مسلط بشم تا بتونم عاشقانه زندگی کنم

اولین چیزی که مهمه اینه که معشوق من وجود داره! مطمئنم که هست و بنابرین به چیزی خیالی عشق نمی‌ورزم.

وقتی من بدونم معشوقم چیزی رو دوست داره، به علاقه اش توجه میکنم، فکر می‌کنم و بررسی میکنم که چطور میتونم چیزی که دوست داره رو انجام بدم. مثلا اگه بگه دوست دارم چایی ام کمرنگ باشه، دیگه حواسمو جمع میکنم که براش چای اگر بریزم، یا حتی اگه کس دیگه ای براش چایی بریزه، چای کمرنگ باشه.

اما اگه بگه چای کمرنگ دوست دارم، حواسم هست براش بیشتر چای بریزم، کمرنگ هم باشه. حتی سوال میکنم که چای رو به قهوه و... هم ترجیح میده یا نه؟! 

حالا فکرشو بکن،،، یه معشوقی دارم که واقعیه. بهم میگه دوست دارم هر کاری میکنی فقطططططط برای من باشه. برای خوشحال کردن من! بعد بگه اگه فقط دنبال خوشحال کردن من باشی، منم اینقدر پولدار و با روابط بالا هستم که کل زندگیت رو تامین میکنم. بعد بگه صبح و ظهر و عصر بخاطر من و خوشحال کردن من، میخوام یک کاری رو انجام بدی که فقط برای منه! اصلا قرار نیست منجر به چیز خاصی بشه جز اینکه بهم نشون بدی که برای حرفم ارزش قائلی! وقت زیادی نمیخواد بذاری! هزینه نمیخواد بکنی! خیلی هم راحته. حتی اگه نتونستی ایستاده انجامش بدی نشسته انجام بده! حتی دراز کشیده! اما با انجامش نشون دادی که برای حرف من ارزش قائلی! همین! دنبال چیز دیگه ای هم نگرد! 

خب من اگه واقعا عاشق باشم نماز خواهم خوند؟ یا نه؟ 

آیا عاشقی بلدم؟ 

از اونجایی که میدونم خدا نماز جماعت رو دوست داره. خدا در صف اول بودن رو دوست داره. اگه در نماز جماعت شرکت کنم و صف اول جا باشه و من برم در صف دیگه ای بشینم، مثل اینه که برای همسرم چون چای دوست داره چای بریزم اما اون کمرنگ دوست داره و من چای پررنگ بریزم براش! یا اصلا توجه نکنم چی دوست داره... 

اصلا خوبی ازدواج همینه. 

که عاشقی کردن رو تمرین میکنی! 

بارها واقعا پیش اومده که حس کردم نیاز ندارم اما دوست دارم حس کنم خانومم بهم توجه داره.

و کاملا مشهوده که توجه داره یا نه! حتی ظرف شستن وقتی با توجه به من و برای خوشحال کردن من باشه، با اینکه صرفا برای شسته شدن ظروف یا تمیز شدن ظروف یا حتی برای اینکه وقتی ظرف میخواد ظرف ها تمیز باشند، خیلی فرق داره. 

ممکنه وقتی برای من ظرف بشوره، لباس خاصی بپوشه، آهنگ خاصی رو زمزمه کنه، در تمیز شدن ظروف دقت خاصی بکنه، اگه برای من لکه نداشتن ظروف مهمه، بعدش خشک شون کنه و........ 

حالا این رو تعمیم بده به کل زندگی. 

اگه من کل زندگیم، هر کاری ام رو برای خوشحالی و رضایت خدا انجام بدم، چه زندگی ای خواهم داشت!

واین یک پیش نیاز هم داره. اونم اینه که اگه میبینم خدا وجود داره، اگه میخوام براش عاشقانه زندگی کنم، دنبال این باشم که اون چیا دوست داره و چیا دوست نداره. 

دقیقا اولین روزهای هر رابطه عاشقانه ای هم همینطوریه

مدام دنبال اینیم که طرفمون چی دوست داره و چی دوست نداره.

برای این هم پیشنهاد میکنم احادیث کوتاه رو بخونید. هم خیلی قشنگن هم خیلی پر معنا. ترجیحا هم متن عربی شون هم بخونید. خیلی زبان فارسی و عربی شبیه اند و قطعا میتونید خیلی از کلماتش رو بفهمید. و حتی خیلی اوقات که مترجم اشتباه ترجمه کرده یا بطوری ترجمه کرده که مفهوم جمله رو شاید متوجه نشید، متن عربی اش خیلی کمکتون میکنه. 

عاشقی کنیم. 

خوب عاشقی کنیم عالی عاشقی میکنه. 

ابوالفضل سجادی
۲۴مهر

مهم نیست مداحی گوش بدی یا سخنرانی یا قرآن! 

اگه بدون مبارزه با هوای نفس باشه

اگه بدون خودسازی باشه

اگه بدون سختی کشیدن باشه

قطعا بعد از مدتی آهنگ های مبتذل و... گوش خواهی داد.

اینو کاملا مطمئنم! 

گوش به حرف هوای نفس بدی، تا نابودت نکنه رهات نمیکنه و دقیقا مثل کودکی که اول میگه بیا بابا بازی کنیم بعد خر ات میکنه و ازت سواری میگیره، هوای نفس هم اول نمیگه خر شو، نمیگه گناه کن و... اول خیلی مودبانه میگه من دلم ذکر اهل بیت علیهم السلام رو میخواد. 

بعد میگه کاش ریتم داشت، کاش صداش قشنگ بود. 

بعد میگه حالا کاش با ریتم بیشتر و صدای قشنگتر، یک چیزی پخش کنی. 

بعد.... 

 

خلاصه که در گام اول، نه بگیم بهش. 

ابوالفضل سجادی
۱۹فروردين

پوشه اصلی ای که هر روز باهاش کار دارم رو یک ذکر قشنگ نوشتم

هر روز موقع باز کردنش ناخودآگاه اونو میخونم

واقعا ایده موثر و خوبیه

ابوالفضل سجادی
۲۸آبان

الحمدلله رب العالمین 😍 نماز شبم رو کامل خوندم و این رو مدیون خداوندم که دیشب به ذهن همسرم آورد که قدری زودتر ساعت کوک کند تا فرصت نماز شب داشته باشیم. طوری ش زمان بندی ها که وقتی وسط رکت آخر نماز شب بودم، اذان صبح شروع شد.

آسان ترین طریقه خواندن نماز شب: (11 رکعت، زمان گرفتم حدود 10 دقیقه زمان می‌خواهد) 

4 تا دو رکعتی دقیقا مثل اینکه 4 تا نماز صبح بخونی(یعنی میگی دو رکعت نماز نافله شب می‌خوانم برای رضای خدا، الله اکبر و مثل نماز صبح ادامه می‌دهی و بعد از دو رکعت هم سلام می‌دهی و تمام) فقط تفاوت این 4 تا نماز با نماز صبح این است که باید نیت ات ((نماز نافله شب)) باشه.

1 دو رکعتی بازم دقیقا انگار نماز صبح میخونی فقط با این تفاوت که نیت ات باید نماز (شَفْعْ) باشد.

1 یک رکعتی مثل رکعت دوم نماز صبح هم می‌خوانی یعنی بعد از حمد و سوره باید دعای دست(قنوت) بخوانی و بعد از سجده ها هم سلام بدهی و تمام.

 

نماز شب یک نماز مستحبی است و در قنوت ذکر هایی که گفته شده، مثل تعدادی استغفار و یاد کردن مؤمنان و... همگی مستحبات اند و می‌شود انجامشان نداد. من خودم بعد از دو ماه نماز شب خواندن تازه عملا امشب اونم مقداری از مؤمنان رو در نمازم یاد کردم. مستحبات نماز شب رو در کتاب مفاتیح الجنان نوشته است. 

ابوالفضل سجادی
۲۳شهریور

مازلو، روانشناس مشهور، نیازهای انسان را طبقه بندی و همانند هرم غذایی، هرم نیازهای انسان را معرفی نموده.

مازلو یکی از نیازهای اساسی انسان را بعد از امنیت و آب و غذا، نیاز به احساس تعلق بر شمرد. من، ما همگی به مسجد محله مان احساس تعلق داریم. مسجد خانه دوم ماست. هر روز حداقل دو مرتبه به مسجد میرویم و با اهالی مسجد که همانند خانواده ما هستند دیدار می‌کنیم.

خوب ترین ویژگی مسجد این است که خانه خداست. خداست که به ما توان جسمی و روحی می‌دهد و هر روز سه مرتبه ما را با صدای اذان به مسجد دعوت می‌کند.

مسجد محله ما یک زمانی بسیار خلوت بود. البته روزهایی که نذر بود و غذا می‌دادند شلوغ می‌شد. اما در حالت کلی 4 یا 5 نفر از بزرگان به مسجد می‌آمدند.

زمانه گذشت تا شرایط کم کم به نحوی شد که جوانان و نوجوانان به مسجد می‌آمدند. خیلی خوش می‌گذشت. هر شب به عشق دورهمی مان با افرادی که مانند خانواده ما بودند در محلی که مانند خانه مان بود به مسجد می‌رفتیم.

تا آنکه نمیدانم چه شد. چه اتفاقی برای خانه ی خدا افتاد؟!

خانه خدا صاحبی پیدا کرد که تابحال او را ندیده بودم.

ابوالفضل سجادی
۰۸شهریور

عید غدیر شد و باید خمس پولم رو میدادم اما یک سری سهام پیدا کرده بودم که همگی قفل صف خرید بودن و حیفم میومد بفروشم شون و خمسم رو بپردازم.

از طرفی هم خمس، مال یکی دیگه است و باید زود بپردازی! مثل امانت ای که خدا به تو داده و باید به صاحبش برسونی.

بهرحال این سهم ها سود میکردند و من با تاخیر چند هفته ای خمس ام رو دادم. به این هوا که سود کردم. اما امروز چندتا معامله کردم و عملا حساب که میکنم، معادل همان سود رو امروز ضرر کردم!

واقعا نباید در این دنیا از سود خوشحال و از زیان ناراحت شد. فقط باید متمرکز باشی که چه امتحانی قراره بدهی و اون رو به خوبی انجام بدهی!

ابوالفضل سجادی
۰۳بهمن

بسم الله الرحمن الرحیم

داشتم وبلاگم رو مرور می کردم. چندتا پست نا امید کننده دیدم.

یاد زمانی افتادم که از بی هدفی، بی انگیزه بودن، دخالت دیگران در مسیر زندگی ام و ... نالان بودم.

خواستم آنها را پاک کنم تا کسی به یاد نیاورد که من هم یک زمانی تا این حد بهم ریخته بودم.

اما چرا اینکار رو بکنم؟

بالاخره

ابوالفضل سجادی
۲۶آذر

ظهور نزدیکه

اگر به خودمون نجمبیم، اگر براش خودمون رو آماده نکنیم

نمیتونیم از شرایط و بستر فعلی به خوبی استفاده کنیم

مبادا در ظهور بجای اینکه درجایگاه یاوران امام زمان باشیم

از افرادی باشیم که بواسطه ایشون و سخنان شون توبه می کنند

یا از اون بدتر، از افرادی باشیم که بخاطر دنیا و منافعشون و خواسته های نفسانی شون جلوی ایشون می ایستند و به درک واصل میشن

مراقب خودت باش 

ابوالفضل سجادی
۱۲خرداد

و در امالى شیخ به سند خود از مسعدة بن زیاد روایت شده که گفت:

از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که در پاسخ کسى که معناى جمله «فلله الحجة البالغة» را پرسید، فرمود: خداى تعالى روز قیامت به یک یک بندگان خود مى فرماید: بنده من! بگو ببینم در دنیا عالم بودى یا جاهل؟ اگر بگوید عالم بودم مى پرسد پس چرا به علم خود عمل نکردى، و اگر بگوید جاهل بودم مى فرماید چرا علم نیاموختى تا بدان عمل کنى؟ با همین حجت او را مجاب مى کند و حجت بالغه این است.

«تفسیر المیزان علامه طباطبایی»

برگرفته شده از: ojeparvaz.blog.ir

 

ابوالفضل سجادی